بیوگرافی افشین

بیوگرافی افشین

افشین

متولد ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۵۷ .

محل تولدش بابله و از هفت سالگی به همراه خانواده‌اش در تهران زندگی کرده.

۱۰ ساله بود که گیتار دستش گرفت ( به تشویق شوهر خاله‌اش، کیا ) و شعر گفت و آهنگ ساخت.سال ۱۳۷۴ با خانواده‌اش به آلمان ( شهر مانهایم ) مهاجرت کرد و موسیقی رو جدی تر ادامه داد
نیتجه این شد که در سال ۱۳۷۸ با شرکت پارس ویدیو قرارداد امضا کرد و آلبوم " بوی بارون " به بازار اومد.

دومین آلبوم افشین، " ستاره " سال ۱۳۸۱ به‌وسیله شرکت ترانه بیرون آمد. این اولین کاری بود که با K.O.‏ یعنی همون تهیه کننده‌اش در آلمان، ساخت.
آلبومی که بیشتر از همه صدا کرد، آلبوم " آس و پاس " افشین بود که یکسال پیش (۱۳۸۳) بیرون آمد و شهرت افشین رو جهانی کرد. آس و پاس " مخلوطی از موسیقی رقصی، هیپ هاپ و ریتم‌های ایرانی و رپ آلمانی بود؛ کاری به معنای واقعی کلمه جذاب و متفاوت با اونچه که در بازار موسیقی ایرانی وجود داشت.

افشین در بیشتر پایتخت‌ها و شهرهای بزرگ دنیا برنامه اجرا کرده: ونکوور، تورنتو، و مونترال در کانادا، آتلانتا، واشنگتن و لس آنجلس در آمریکا، در بریتانیا شهرهای لندن، منچستر، برمینگام و لیدز، در کوپنهاک دانمارک. استکهلم، مالمو، و گوتنبرگ (یوتی بری) سوئد، در پایتخت بلژیک، بروکسل و وین در اتریش و البته آلمان
تلویزیونت کار نمی‌کنه اما سیستم اینترنتت به راهه. پس وقتی بچه‌ها بهت ایمیل میدن تو نگاه می‌کنی؟

افشین: تنها چیزی که من توی این خونه نیاز دارم همین کامپیوترم هست که به اینترنت وصله. هر چند وقت ایمیل‌ها رو نگاه می‌کنم و تا اونجایی که بتونم می‌خونم. راستش رو بگم ایمیل‌ها رو جواب نمیدم چون واقعاً نمی‌رسم. ولی خیلی سپاسگزارم از مردمی که به من نامه می‌فرستن.


مثل اینکه خیلی چیزها توی زندگی تو عوض شده. برامون یه خورده توضیح بده.

افشین: سیستم زندگی من از دو سال پیش به کل عوض شد. یک رستوران داشتیم که اون رو فروختیم. این همون موقعی بود که آلبوم "آس و پاس" بیرون اومده بود. بعداً من یک دفعه خودم رو توی یک فضای دیگه‌ای دیدم که هنوز هم نتونستم خودم رو توی اون فضا پیدا کنم. یکی از دلایلی که موسیقی رو می‌خوام بذارم کنار همینه. چون دنیا با من غریب شده.


افشین بخاطر چه کسی از خوانندگی دست خواهد کشید؟





الان مدتیه که توجه خیلی‌ها به دختر ویدیوی “ماچ” افشین جلب شده.
۱- پگاه دختری که در ۲ ویدیوی اخیر افشین نقش اول رو بازی کرده.
۲- اسم Pegah هم روی گردنبند افشین نقش شده.
۳- افشین در مصاحبه اش با بی‌بی‌سی گفت که این آخرین آلبومش خواهد بود و دیگه این کار رو رها می‌کنه.

پگاه ۲۱ سالشه و ۱۰ ساله که با خانواده‌اش به هلند مهاجرت کرده. خودش بازی در ویدیو و کار مانکنی رو دوست داره ( البته درس می‌خونه، رشته تجارت‌جهانی ). ازش پرسیدم که واکنشش دربرابر شایعاتی که درباره خودش در جراید می‌خونه چیه؟

خیلی ناراحت می‌شم. وقتی یک دورغی رو درباره خودت می‌خونی خیلی عصبانی می‌شی. چون کاری نمی‌تونی بکنی و می‌بینی که یک کسی به خودش اجازه داده که اینجوری دروغ بنویسه.

آیا این شایعات باعث می‌شه که دیگه از جامعه ایرانی خارج از کشور، دل زده بشی و بیشتر مواظب رفتارت بین ایرانی ها باشی؟

نه، چون فهمیدم که این شایعات ساخته می‌شه، چه کاری بکنی چه نکنی!

آیا درسته که تو بعد از یکی از کنسرت‌های افشین بهش گفتی" یا من یا کارت "؟

بعد از یکی از کنسرت‌های آخرش، بهش گفتم که خوانندگی تو با رابطه عاطفی ما جور در نمی‌یاد.
من این حرف رو وقتی زدم که خیلی عصبانی بودم و بحثمون شده بود.
هیچ‌وقت فکرشو نمی‌کردم که با شما الان در این‌مورد صحبت کنم و افشین بخواد که این حرف رو اینقدر جدی بگیره و حتی بخواد بهش عمل کنه.
من اصلا از این مسئله راضی نیستم و به‌هیچ‌وجه اجازه نمی‌دم که افشین خوانندگی رو ترک کنه.
و من همه جور افشین رو در کار هنریش حمایت می کنم.






افشین در 6 می 1978 در یکی از شهرهای زیبای ساحلی دریای خزر به دنیا آمد.در بچگی تلاطم و خروشی مانند آبهای عمیق دریاها جریان داشت،تا زمانی که در نوجوانی با فراگرفتن پیانو و گیتار ،اولین آهنگ و آواز خود به نام کوچولوی تنها را ساخت.
عشق او به مردم ساده و محتاج باعث شد که درد و رنج اونها را احساس کند. از عشق و فقر و روزهای غمگین جنگ بخواند و آواره شود مهاجرت او به اروپا در سال 1995 دلیلی شد بر به اوج رسیدن احساست و عواطف او چون در تنهایی روزهای غمبار غربت، راحتی و آرامشش را در نواختن گیتار قدیمیش پیدا کرده بود .در همان زمان افشین داستان غربت و دوری از وطن خود را به آهنگی به نام بوی بارون در آورد
افشین در سال 1999 به دنیای حرفه ای موسیقی پیوست.

ترانه های ساده ی مردمی او به انضمام استیل های مختلف موزیک ،برای این خواننده جوان این موقعیت را بوجود آورد که قلب ایرانی های سراسر دنیا را تسخیر کند

به همه ی دوستادارانم در هر جای دنیاهمه ی شما را از اعماق اقیانوس قلبم دوست دارم و تا زمانی که صدا در حنجره دارم از دردهای مشتر کمان و شکنجه ها تا شیرینی و حلاوت آروزها و رویاهامون فریادخواهم زد

می خوانم چون خواندن یه نیازه واسم مثل نفس کشیدن و نوشیدن گر چه آروز ندارم سوپر استار بشم اما آرزوم اینه که یه گوشه کوچیک از قلبتون را به من ببخشید تابتوانم با غم و غصه هاتون اشک بریزم و با شادی هاتون خوشحال بشم

در پایان تنها خواهشم از شما اینه که ایرانی بمانید و با افتخار ایرانی زندگی کنید زندگی گذراست و تنها چیزی که از ما باقی می مونه رفتار خوب ماست

نظرات 1 + ارسال نظر
مهتاب شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:17

دست شما درد نکنه عالییییییییییییییییییییییییییییییی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد