ما کشته ی عشقیم ، محبت کفن ماست / پرورده ی رنجیم ، رفاقت هدف ماست .
.
.
.
یک جام پر از شراب دستت باشد / تا حال من خراب دستت باشد / این چند هزارمین شب بی خوابیست / ای عشق فقط حساب دستت باشد .
.
.
.
من اگر دل به تو دادم تو ز من دل بردی / گر گناه است محبت ، تو گنه کار تری .
.
.
.
گل نیلوفر در مرداب می روید تا همه بدانند در سختی ها باید زیباترین ها را بیافرینند ، روزگارت نیلوفری باد .
.
.
.
در تمنای دلت یاد دل من هم باش ، یاد من نه ، یاد خود کن که در آن جا داری .
.
.
.
کاش واژه ی حقیقت آنقدر با زبان ما صمیمی بود که برای بیان کردن دوستت دارم ، نیاز به قسم خوردن نبود .
.
.
.
اگر خوابی خوابتم / اگر مستی شرابتم / اگر هستی کنارتم / اگر نیستی به یادتم .
.
.
.
زندگی با تو چه زیباست نمیدانی تو / دل من غرق تمناست نمیدانی تو / شوق دیدار تو در باغ دلم میشکفد / بلبل مست تو تنهاست نمیدانی تو / جز تو کس نیست که من منتظر او باشم / دل من منتظر توست نمیدانی تو
.
.
.
رفتی اما چه بگویم هیهات ، تو ندانی که من آن روز غروب ، زیر آن دره ی آرام و عبوس ، به چه حالی بودم .
.
.
.
به که پیغام دهم ؟ به شباهنگ که شب مانده به راه ؟ یا به اندوه کلاغان سیاه ، به پرستو که سفر میکند از سردی فصل ؟ یا به مرغان نکو چیده شهر ؟ به که پیغام دهم که به یادت هستم ؟
.
.
.
دلم در شهر غربت بی قرار است / به دنبال تو در شب رهسپار است / ولی از هرکه میگیرم سراغت / جوابم انتظار و انتظار است .
.
.
.
به خیال کدامین آرزو ، صفای با تو بودن را از ما گرفتی ای بی وفا ؟
.
.
.
تنها این کوه است که اگر به او بگویی دوستت دارم ، او نیز بلند فریاد میزند : دوستت دارم دارم دارم .
.
.
.
دلت آبی تر از دریا عزیزم / به کامت گردش دنیا عزیزم / الهی دائما چون گل بخندی / بهارانت خوش و زیبا عزیزم .
.
.
در جستجوی تو چشمانم از نفس افتاد ، در کجای جغرافیای دلت ایستاده ام که خانه ام ابری است ، همیشه دلتنگ توام .
.
.
.
تنهای اول ، هیچکس همراه نیست !
.
.
.
چو ماه از کام ظلمت ها دمیدی / جهانی عشق در من آفریدی / دریغا ، با غروب نابهنگام / مرا در دام ظلمت ها کشیدی .
.
.
.
شبی پر کن از بوسه ها ساغرم / به نرمی بیا همچو جان در برم / تنم را بسوزان در آغوش خوش / که فردا نیابند خاکسترم .
.
.
.
تو مرجانی ، تو در جانی ، تو مروارید غلطانی / اگر قلبم صدف باشد ، میان آن تو پنهانی .
.
.
.
باغبان از گلها مواظبت میکند چون میداند عمر گل کوتاه است اما به درخت خدمت میکند چون میداند روزی درخت پناهگاه او خواهد شد .