آب طلب نکرده همیشه مراد نیست



ازباغ می برند جراغانی ات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیت کنند

پوشانده اند"صبح"تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانیت کنند

یوسف!به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانیت کنند

ای گل گمان مکن به شب جشن می روی
شاید به خاک مرده ای ارزانیت کنند

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانیت کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ای ست که قربانی ات کنند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد