اثر مفید پرتوها در رامسر
شهرستان رامسر در شمال ایران بالاترین میزان پرتوزایى طبیعى را در سطح جهان داراست. این پرتوزایى به طور کلى به دلیل وجود عنصر رادیواکتیو رادیوم و فرآورده هاى استحاله آن است که به وسیله چشمه هاى آب گرم به سطح زمین آورده مى شوند. به همین دلیل هر از چندگاهى به بهانه هاى مختلف، خبرى مبنى بر رادیواکتیو بودن این شهر در رسانه ها مطرح مى گردد که باعث نگرانى هایى مى شود. در این مبحث با استناد به مطالعات و تحقیقات انجام شده در سطح منطقه اى و جهان مرورى بر وضعیت رادیواکتیویتى و اثرات پرتوهاى آن بر سلامت ساکنان خواهیم داشت، باشد که ارائه این مقاله از دغدغه ها و نگرانى هاى اجتماعى را به آرامش و غرور اجتماعى تبدیل کند.
-------------------------
در دنیا مناطقى وجود دارد که میزان پرتوهاى طبیعى زمینه اى آن بالا هستند. این مناطق به High Background Radiation Areas(HBRAS) مناطق پرتوزاى طبیعى زمینه بالا معروف هستند. از جمله این مناطق مى توان به Guarapari در برزیل، جنوب غربى فرانسه، رامسر در ایران، yangjiang در چین، ساحل kerala در هند اشاره کرد.
بر اساس بررسى هاى سازمان انرژى اتمى ایران، مناطق طالش محله، چپرسر و آب سیاه رمک از مناطق با پرتوزایى زمینه بالا (hbras) معرفى شده است که میزان سطح پرتوزایى آن ۵۵ تا ۲۰۰ برابر بیشتر از سطح زمینه هاى نرمال بوده، پرتوزایى تا سقف mGy/year ۲۶۰ در این مناطق به ثبت رسیده است.
این مهم است که بدانیم در معرض قرار گرفتن انسان با مقدار ثابت Gy ۵-۳ سبب مرگ در عرض یک تا دو ماه در ۵۰ درصد موارد مى شود و مقادیر بالاتر از آن نیز سبب مرگ زودرس مى شود.
اما به نظر مى آید جالب ترین شکل به دست آمده این است، مردمى که در نواحى پرتوزایى زمینه بالا (HBRAS) زندگى مى کنند هیچ گونه عوارض جانبى بر روى سلامت آنان به دلیل در معرض قرار گرفتن پرتوهاى بالا وجود نداشته است و حتى به نظر مى رسد که بعضى از افرادى که در این مناطق زندگى مى کنند، سالم تر و طول عمر بیشترى نسبت به افرادى که در مناطق با پرتوزایى زمین پایین زندگى مى کنند، داشته باشند. این اتفاق ها سؤال هاى بدون جواب زیادى را در عالم پزشکى مطرح کرده که مطالعات و تحقیقات اخیر به بسیارى از آنان پاسخ داده است که در زیر به مورادى از آن اشاره مى شود.
تحقیقات علمى انجام شده در رامسر
یکى از نشانگرهاى بیولوژیک که مى تواند معرف تماس با پرتوهاى یونساز باشد، تغییرات هماتولوژیک(خونى) است، به منظور بررسى این موضوع که «آیا پرتوزایى طبیعى بالا مى تواند موجب تغییرات سطح گلبول هاى سفید، هموگلوبین خون و اندکس هاى خونى شود؟» از سال ۱۳۷۸ تحقیقات و مطالعه اثرات پرتوهاى رادیواکتیو بر روى سلامت ساکنان منطقه شروع شد. سه تحقیق مجزا در سال هاى ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ با همکارى نگارنده بر روى ساکنان مناطق با پرتوزایى بالا در رامسر انجام گرفت و مشخص شد که هیچ گونه اختلاف معنى دارى در ساکنان منطقه با پرتوزایى زمینه بالا در سطح هموگلوبین، اندکس هاى خونى و تعداد گلبول هاى سفید یا ساکنان مناطق با پرتوزایى زمینه پایین وجود نداشته است.
در مطالعه اى دیگر به منظور بررسى میزان مقاومت سلول هاى در برابر شکست کروموزومى در مقابل Gy ۱/۵ اشعه گاما در محیط آزمایشگاهى نشان داده شد که شکست کروموزمى سلول ها بدن ساکنان منطقه با پرتوزایى بالا نسبت به سلول هاى بدن ساکنان مناطق با پرتوزایى زمینه پایین کمتر بوده است که به نوعى سازگارى و مقاومت سلولى در مقابل اشعه و در نتیجه مقاومت در مقابل سرطان را نشان مى داد.
در تحقیقات گذشته که در سال ۱۳۸۰ انجام گرفت، بر اساس اطلاعات موجود در خانه هاى بهداشت و پزشکان بیمارستان و اطلاعات دریافتى از خانواده ها مشخص گردید که هیچگونه افزایشى در بروز سرطان و لوسمى در رامسر وجود نداشته است. تحقیقات جامع دیگرى که از سوى دکتر على شبستانى منفرد و همکاران در سال ۱۳۸۴ انجام پذیرفت، نشان داد که هیچگونه تفاوت معنى دارى در رابطه با میزان مرگ و میر، معلولیت هاى مادرزادى، برخى بیمارى هاى خاص، سقط جنین و فراوانى افسردگى در ساکنان رامسر وجود ندارد.
نتیجه گیرى
واقعیت این است که مقدار کم پرتوهاى یونى، سبب سرطان نمى شود بلکه اثرات مفید بر روى سلامتى انسان ها نیز دارد. تا جایى که انجمن ملى مدیریت و حفاظت در برابر اشعه ایالات متحده آمریکا (NCRP) اعلام کرده است که: «این مهم است که توجه کنیم میزان بروز سرطان در بیشتر افراد در معرض پرتوهاى با دوز کم افزایش پیدا نکرده است و در بیشتر این موارد به نظر مى رسد که میزان بروز سرطان کاهش یافته است.»
حدود ۲ هزار مقاله در قرن بیستم در رابطه با اثرات مفید پرتوها با مقدار کم به چاپ رسیده است که سبب گشته حتى دیدگاه علمى نسبت به پرتوها تغییر کرده و فرضیه جدیدى به نام اثرات مفید با مقدار کم پرتوها Radiation Hormesis شکل گیرد. امروزه، محققان دریافتند که مقدار کم پرتوها همانند مقدار کم دیگر عوامل شیمیایى و فیزیکى از جمله حرارت، رطوبت و ... براى موجودات مفید است و مى تواند سبب تحریک دفاع سیستم ایمنى، پیشگیرى از آسیب هاى اکسیداتیو DNA و مهار سرطان گردد که یکى از جنبه هاى کاربردى همین خاصیت پرتوها را مى توان در استفاده از چشمه هاى آب گرم Ischia، جزیره اى در جنوب ایتالیا و چشمه هاى آب گرم منطقه اى در شمال شرقى آمریکا یافت که سال هاست از آنها براى درمان سرطان استفاده مى کنند.
کلام آخر
به نظر مى رسد که خداوند نعمت هاى خود را در رامسر در حد کمال ارائه داشته است. رامسر، شهرى ساحلى در کنار دریاى خزر، زیبا و دلربا براى گردشگران با داشتن تپه هاى جنگلى روى هم قرار گرفته است. مشرف به دریا و برافراشته بودن رشته کوه هاى البرز در پس آن همراه با مناطق ییلاقى با آب و هوایى خوش هر بیننده اى را مجذوب مى کند.
شهرت آن جهانى است به گونه اى که بسیارى از همایش ها و سمینارهاى جهانى نیز در این شهر برگزار شده است که نمونه ارزنده آن کنوانسیون جهانى مربوط به تالابها است که در سال ۱۳۴۹ شمسى (۱۹۷۱ میلادى) در این شهر به تصویب رسید. همچنین سومین کنوانسیون جهانى حفاظت در برابر پرتوهاى رادیواکتیو در سال ۱۳۷۵ شمسى (۱۹۹۶ میلادى) در این شهر برگزار شد.
اکنون مطالعات علمى به اثبات رسانده اند عاملى که به عنوان یک تهدید براى این شهر رقم مى خورد به صورت یک موهبت الهى درآمده است.
برخلاف هیاهو و جنجال هاى تبلیغاتى، سطح پرتوزایى رامسر حدود ۲۰۰ mSv است و تحقیقات نیز نشان داده است که این سطح از پرتو، بهترین اثرات را بر روى سلامت انسان ها دارد و همچون واکسن علیه سرطان عمل مى کند، درنتیجه سبب کاهش بروز سرطان و افزایش طول عمر مى شود.
درواقع، علاوه بر سایر زیبایى ها و جذابیت هاى رویایى، پرتوهاى طبیعى نیز به امتیازات این شهر افزوده شده و جا دارد که به جاى نگرانى و دغدغه هاى ذهنى و اجتماعى، همانند سایر امکانات و مواهب طبیعى موجود به آن نگریسته و با توجه به حسن شهرت جهانى رامسر از این موضوع به عنوان فرصتى عالى یاد کرده است و در کنار سایر جنبه هاى گردشگرى با بهره بردارى مناسب و بهینه از چشمه هاى آبگرم براى توریسم درمانى مورد استفاده مطلوب قرار دارد.
سایتهای دفن زباله نیروگاه بوشهر آماده است
پسماندهها و زبالههای هستهای نیروگاه اتمی بوشهر براساس برنامههای مدون، مطابق استانداردهای جهانی و معیارهای ایمنی دفن میشوند. سوخت مصرف شده سالانه تمام راکتورهای جهان را میتوان درون یک ساختمان دوطبقهای که در محوطه یک زمین بسکتبال ساخته شده جای داد.
پسماندهها و زبالههای هستهای نیروگاه اتمی بوشهر براساس برنامهای مدون، مطابق استانداردهای جهانی و معیارهای ایمنی دفن میشوند.»
در حال حاضر یکی از مهمترین نگرانی های موجود در میان مردم عادی چگونگی دفن زبالههای اتمی است. همواره ناشناخته بودن پدیدهای جدید علمی در هر کشوری موجب میشود فضای علمی و عملی با شایعات بیالاید و موجب رشد نگرانی در میان مردم شود. گرچه هنوز در ایران نیروگاه اتمی با مقیاس اقتصادی راهاندازی شده و به طبع زبالهای نیز برای دفن وجود ندارد، اما کارشناسان نیروگاه بوشهر تمامی پیشبینیهای لازم را برای دفن پسماندهها کردهاند. بهطوری که کارشناس پسمانداری معاونت نیروگاههای سازمان انرژی اتمی ضمن اعلام استاندارد بودن دفن زبالههای اتمی نیروگاه بوشهر در آینده میگوید: «چون نیروگاه اتمی بوشهر هنوز سوخت مصرف نکرده، زبالهای برجا نگذاشته است اما شرایط ایمنی کامل برای مراحل راهاندازی تدوین شده است. »
زهرا صابونی میافزاید: «زبالههای هسته ای در این نیروگاه به سطوح کم، متوسط و زیاد مطابق استانداردهای کشور روسیه طبقهبندی شده و هرکدام مراحل لازم و ایمن خود را تا دفن میگذرانند».
او اطمینان میدهد که در آینده تمامی زبالهها از نظر ایمنی و محیطزیست بررسی و کنترل میشوند و جای نگرانی نیست. قسمتی از آب استفاده شده در نیروگاه اتمی بوشهر هم که دوباره به دریا باز میگردد تحت کنترل تمام موازین بهداشتی خواهد بود.
سایتهای دفن زباله نیز مطابق با استانداردهای
نظام ایمنی طراحی و پیشبینی شده که پسماندههای حد متوسط در این سایت نگهداری میشوند.
هدیه طبیعت برای توسط پاکیزه جادوی نیروی هستهای آن است که میتوان از یک مشت عنصر اورانیوم که با غلظتهای بسیار بالا در زیرزمین یافت میشود، مقدار زیادی نیرو بهدست آورد. پسماندههای هستهای نیز همین ارزش را به میزان کمتری دارند و میتوان آن را با اطمینان و بدون خطر با ذخیره کردن در زمین به کره زمین باز گرداند.
از آنجا که این مقدار عظیم انرژی تنها پسمانده محدودی را که قابل کنترل نیز هست برجا میگذارد، اورانیوم را هدیه طبیعت برای توسعه پاکیزه اقتصادی مینامند. در عوض ضایعات ناشی از سوختهای فسیلی زیاد و غیرقابل کنترل است و نمیتوان آن را نگهداری کرد بلکه باید ضایعات سوختهای فسیلی را در محیط رها کرد.
براساس سیاستهای کنونی، سوختهای فسیلی و نیروی هستهای براساس اصول متفاوتی مورد استفاده قرار میگیرند. یعنی دولتها که به دلیل تأمین «نیروی ارزان» از سوی مردم تحت فشار هستند، از محیط زیست بهعنوان زبالهدانی برای ضایعات سوختهای فسیلی استفاده میکنند. در عین حال در بیشتر کشورها هزینه نیروی هستهای در بردارنده سهمی است که برای نگهداری و نابودی دایمی و بدون خطر پسماندههای آن کنار گذاشته میشود.
پسماندههای تمدن جدید تمدن جدید مقادیر متنابهی پسمان صنعتی تولید می کند که باید تحت کنترل و یا نابود شوند. در میان این پسمانها، پسمانهای هستهای - که تعداد آنها در مقایسه با سایر زبالهها بسیار ناچیز است – قابل کنترل هستند. در حالی که پسماندههای اتمی مورد بمباران تبلیغاتی و خبری قرار گرفته، در حال حاضر با روشهای جدید 90 درصد پسماندههای هستهای قابل بازیافت است و تنها 10 درصد آن غیرقابل مصرف و البته قابل کنترل است. در عوض زبالههای شیمیایی هزاران بار از نظر حجمی بیشترند، میتوانند برای همیشه سمی باقی بمانند و مسأله نابودی آنها بسیار
دشوار است. این در حالی است که بنابر تحقیقات انجمن جهانی هستهای (WNA) پسمانهای هستهای غیرنظامی در صورتی که بهطور مؤثر و مفید مورد حفاظت قرار گیرند، هیچگاه برای انسان و محیطزیست زیبانبار نخواهند بود.
پسمانهای هستهای که به شدت رادیو اکتیو هستند، نیاز به انبار کردن طولانی با طراحی مناسب دارند تا شدت رادیو اکتیویته آنها به سطوح طبیعی تنزل کند. به هر حال سوخت مصرف شده سالانه تمام راکتورهای جهان را میتوان درون یک ساختمان دوطبقهای که در محوطه یک زمین بسکتبال ساخته شده، جای داد.
زلزله هم خطرساز نیست آیا در پهنه جغرافیایی اماکنی هست که بتواند پسمانهای هستهای را بدون خطر برای کره زمین، در خود حفظ و قرنطینه کند؟ چنانچه تردیدی در این مورد وجود دارد، کافی است به یادآوریم میلیونها سال است، تریلیون تریلیون لیتر از گاز طبیعی در زیر زمین و در یک جای ثابت قرار دارد. در مقایسه با این حجم، مقدار پسمان هستهای که نیاز به انبارشدن دایمی دارد بسیار ناچیز است.
دیگر اینکه این پسمانها مایع و فرار نیستند بلکه به صورت سرامیکهای پایدار دفن میشوند.
طبیعت نمونه خوبی از «انبار کردن» پسمانهای هستهای را دراختیار ما قرار داده است. حدود دو میلیارد سال پیش در جایی که اکنون کشور آفریقایی گابن قرار دارد، ذخایر طبیعی و غنی اورانیوم موجب شد تا فعالیتهای خود بهخودی از واکنشهای عظیم هستهای ایجاد شود. از آن زمان با وجود بارش هزاران ساله بارانهای استوایی و وجود سفرههای آب زیرزمینی «پسمان» حاوی رادیو اکتیویته ناشی از «راکتورهای طبیعی» تنها کمتر از 10 متر جابجا شده است.
دانشمندان هستهای، زمین شناسان و مهندسان، طرحهای مفصلی برای انبار کردن بدون خطر و زیرزمینی پسمانهای هستهای ارائه کردهاند.
یک سازه زمینشناختی پایدار با حصارهای بسیار مطمئن ساخته میشود.
لایههای اضافی حفاظتی آن از «حصارهای متعدد مهندسیساز» تشکیل شده است که سرامیک سوخت و کانتینرهای بزرگ را با طول عمر زیاد در خود جای میدهد. این مخازن زیر زمینی با این تضمین که تشعشع زیانبار حتی براثر زلزلههای شدید یا گذشت زمان نیز به سطح زمین نفوذ نکند، طراحی شدهاند. در صورتی که فناوریهای جدید راههایی را برای استفاده مجدد از مواد یا تسریع زوال رادیواکتیویته ارائه دهند، پسمانهای هستهای را نیز میتوان بازیافت کرد
تولید الکتریسیته پاکیزه از «منابع جدید جایگزین شونده» مانند خورشید، باد، تودههای زیستی و نیروی ناشی از حرارت مرکزی زمین، نیازمند حمایت شدید است.
اما ظرفیت جمعی این فناوریها برای تولید برق در دهههای آینده محدود است.
پیش بینیهای نشان میدهد که حتی با 20 سال حمایت تحقیقاتی و یارانهای، این منابع جدید جایگزین شونده میتوانند کمتر از 3 درصد از برق جهان را تأمین کنند.
کارشناسان امور محیط زیست در زمینه هشدار نسبت به این که تغییرات فاجعهبار آب و هوایی یک خطر واقعی و حتمی است، نقش ارزشمندی ایفا کرده اند.
این مسأله نیز اهمیت حیاتی دارد که آنان باید برای یافتن راهحلهای این مشکل نیز به همین اندازه واقعگرا باشند.
ما حتی با حداکثر ذخیرهسازی انرژی و چشماندازی که پوشیده از صفحههای گیرنده انرژی خورشیدی و نیز آسیابهای بادی است، باز هم برای تأمین بیشتر نیازهای مربوط به انرژی خود به منابع معتنابهی از آن نیاز داریم که به طور 24 ساعته برق تولید کنند.
نیروی هستهای مانند انرژی خورشیدی، باد و آب، میتواند بدون تولید دیاکسید کربن یا انتشار سایر گازهای گلخانهای برق تولید کند.
تفاوت اساسی انرژی هستهای در آن است که این انرژی تنها گزینهای است که میتواند منابع گستردة الکتریسیته پاکیزه را در مقیاس جهانی تولید کند.
چنانچه بخواهیم نیاز بیکران جهان را به انرژی پاکیزه تأمین کنیم، باید نیروی هستهای و «منابع جدید جایگزینشونده» را اگر چه رقیب یکدیگر محسوب میشوند، به عنوان شریک یکدیگر در نظر بگیریم.
ضرورت استفاده از نیروی هستهای
جهان ما بدون گسترش سریع انرژی هستهای نمیتواند نیازهای روبه افزایش خود را در زمینه انرژی به شکلی پاکیزه رفع کند.
انرژی هستهای امروز
استفاده از نیروی هستهای از 40 سال پیش آغاز شد و اینک این نیرو همان اندازه از برق جهان را تأمین میکند که 40 سال پیش به وسیله تمام منابع انرژی تأمین میشد.
حدود دوسوم از جمعیت جهان در کشورهایی زندگی میکنند که نیروگاههای هستهای آنها در زمینه تولید برق و زیرساختهای صنعتی نقش مکمل را ایفا میکنند.
نیمی از مردم جهان در کشورهایی زندگی میکنند که نیروگاههای انرژی هستهای در آنها در حال برنامهریزی و یا در دست ساخت هستند.
به این ترتیب، توسعه سریع نیروی هستهای جهان مستلزم بروز هیچ تغییر بنیادینی نیست و تنها نیازمند تسریع راهبردهای موجود است.
امروزه حدود 440 نیروگاه هستهای در 31 کشور جهان برق تولید میکنند.
بیش از 15 کشور از مجموع این تعداد در زمینه تأمین برق خود تا 25 درصد یا بیشتر، متکی به نیروی هستهای هستند.
در اروپا و ژاپن سهم نیروی هستهای در تأمین برق بیش از 30 درصد است.
در آمریکا نیروی هستهای 20 درصد از برق را تأمین میکند.
قابلیت رقابت نیروی هستهای
در حال حاضر هزینه ساخت نیروگاههای هستهای بیش از ساخت نیروگاههایی است که با سوخت زغال یا گاز کار میکنند. این تفاوت با توجه به تجربة طولانی استفاده از نیروی هستهای که به کاهش دورة ساخت و افزایش طول عمر نیروگاه کمک میکند، در حال کم شدن است.
در صورتی که نیروگاههای هستهای ساخته شوند، میتوانند به دلیل استفاده از سوخت ارزان و کارآیی اصلاح شده، با هزینة کمتری به فعالیت خود ادامه دهند.
بنابراین نیروی هستهای حتی در بازار فروش که چندان به خواص آن اهمیت نمیدهد، نیز به طور فزایندهای قابل رقابت است.
درحالیکه از نظر انتشار گازهای گلخانهای زیانبار برچسب قیمتی برای منابع انرژی درنظر بگیریم، به سرعت درمییابیم که نیروی هستهای در زمینة تولید فزایندة انرژی، آن هم در مقیاس جهانی، ارزانترین و البته پاکیزهترین گزینه است.
آینده هستهای فراگیر
با شروع قرن بیست و یکم، انرژی هستهای 16 درصد برق جهان را تأمین میکند.
با اجرای یک سیاست همگانی بینقص، این درصد میتواند به سرعت افزایش یابد و بدون انتشار گازهای گلخانهای و ایجاد آلودگی از موفقیت اقتصاد جهانی حمایت کند.
خوشبختانه اورانیومی که سوخت هستهای است به مقادیر زیاد هم در روی زمین و هم در بستر دریا یافت میشود.
در دسترس بودن اورانیوم در سرتاسر جهان و با هزینه کم، عامل مهمی است که موجب گسترش سریع نیروی هستهای میشود.
صنعت نیروی هستهای سرگرم آماده کردن نسل جدیدی از راکتورهاست.
طرحهای سادهتر و مطابق استاندارد موجب تسریع صدور مجوز ساخت راکتور شده و زمان و هزینه ساخت را کاهش میدهد و این در حالی است که حداکثر استانداردهای حفاظت در برابر حوادث، زلزله و یا حمله تروریستی نیز در آن رعایت شده است.
راهاندازی راکتورهای پیشرفته حتی هزینه کمتری داشته و پسمان کمتری نیز تولید میکند.
بدعت مهم در این زمینه تلفیق خصوصیات «ذاتی» و «تابع» ایمنی است و منظور از آن استفاده از اصول طبیعی و فیزیکی به عنوان جایگزینی برای کنترل فعال است.
محققان ارتباط ابتلا به سرطان خون با نیروگاههای هستهای را رد کردند
یک مطالعه جدید ثابت میکند کودکانی که در نزدیکی نیروگاههای هستهای در فرانسه زندگی میکنند با افزایش خطر ابتلا به سرطان خون روبرو نیستند.
به گزارش رویترز هلث از نیویورک، دکتر "ژاکلین کلاول" از دانشگاه "پاریس سود" و همکارانش گفتند: تاکنون بیشتر مطالعاتی که خطر ابتلا به سرطان را در نزدیکی تاسیسات هستهای بررسی کردهاند تنها میزان فاصله محل زندگی کودک از نیروگاه هستهای را مورد مطالعه قرار دادهاند. آنها این فرض را مطرح کرده بودند که هرچه فاصله محل زندگی از نیروگاه هستهای بیشتر باشد، خطر قرار گرفتن در معرض رادیواکتیو کمتر میشود.
اما این محققان میگویند پراکندگی رادیواکتیو از الگوی پیچیدهتر تبعیت میکند.
کلاول و گروه وی برای بدست آوردن تصویر دقیقتری از این خطر، مناطق اطراف هر ۲۳نیروگاه هستهای فرانسه را بر اساس میزان قرار گرفتن مغز استخوان قرمز ( (RBMدر معرض رادیواکتیو ناشی از تخلیه گازی نیروگاه، به پنج منطقه تقسیم کردند.
محققان میزان بروز سرطان خون را در کودکان زیر ۱۵سال که در شعاع ۴۰کیلومتری هر نیروگاه زندگی میکردند طی سالهای ۱۹۹۰تا ۲۰۰۱بررسی کردند.
در این مطالعه، در مجموع ۷۵۰مورد سرطان خون دیده شد که اندکی کمتر از ۷۹۵موردی بود که انتظار میرفت. با این وجود این تفاوت از نظر آماری چشمگیر نبود.
محققان در این مطالعه هیچ مدرکی دال بر افزایش خطر ابتلا به سرطان که با افزایش قرار گرفتن در معرض رادیواکتیو ارتباط داشته باشد، پیدا نکردند.
در این مطالعه مشاهده شد میانگین قرار گرفتن در معرض رادیواکتیو ناشی از تخلیه گازی بسیار پایین است.
کلاول و همکارانش گزارش دادند، میانگین دوز RBM(مغز استخوان قرمز) حاصل از تخلیه رادیواکتیو گازی در کودکانی که در نزدیکی نیروگاههای هستهای زندگی میکنند حدود هزار تا ۱۰هزار بار کمتر از دوز متوسط RBM حاصل از منابع طبیعی است.
آنها هیچ شواهدی دال بر افزایش میزان ابتلا به سرطان خون در کودکانی که در نزدیکی ۲۳نیروگاه هستهای فرانسه زندگی میکنند در فاصله زمانی ۱۹۹۰ و ۲۰۰۱نیافتند.
تدابیر بین المللی حفاظت ازمحیط زیست
در قبال آلودگی اتمی
چکیده
مواد رادیو اکتیو یکی از انواع آلایندههای محیط زیست بشری هستند که با توجه به استفاده روز افزون از مواد اتمی در تولید انرژی، امروزه مورد توجه قرار گرفته است. آلودگی ناشی از این مواد ممکن است در اثر استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی باشد مانند: دفع زایدات هستهای، نیروگاههای هستهای، یا در نتیجه جنگهای هستهای و بمبهای اتمی ایجاد شود. بر اساس مقررات عرفی و نیز طبق مفاد معاهدات مربوط به آن، وارد کردن خسارت غیر لازم، و قابل اجتناب به محیط زیست به طور مستقیم و غیر مستقیم ممنوع است. کنوانسیونهای چهارگانه ژنو در سال 1949 که تقریباً کلیه کشورها در آن عضویت دارند، در مواد 35، 53 و 147 کنوانسیون چهارم خود، به حمایت از محیط زیست پرداختهاند. استفاده از سلاحهای اتمی با توجه به آثار فوری و دراز مدت آن مانند ضایعات ژنتیکی، اصول حقوق بینالملل بشر دوستانه را نقض مینماید. طرح تصویب شده توسط کمیسیون حقوق بین الملل راجع به مسؤولیت دولتها در سال 1976، آلودگی هوا و دریاها را در سطح گسترده به عنوان مسؤولیت بین المللی دولتها قلمداد کرده است. دیوان بینالمللی دادگستری درباره درخواست مجمع عمومی و سازمان بهداشت جهانی در خصوص قانونی بودن استفاده از سلاحهای اتمی چنین نظر داد: «تهدید یا استفاده از سلاحهای اتمی عموماً مخالف قواعد حقوق بین الملل و قابل اعمال در نزاعهای مسلحانه است و کشورها هنگامی که مشروعاً و ضرورتاً از افزار نظامی استفاده میکنند، باید ملاحظات زیست محیطی را در نظر بگیرند و شرایط ضرورت و تناسب را رعایت نمایند.»
مقدمه :
چرا بشریت باید محیط زیست خود را حفظ کند؟ پاسخ به این سؤال در نوشتههای متخصصان محیط زیست بهتر مشخص میشود. ملاحظات این متخصصان بر «درک عملی از وضعیت بشریت در اکوسیستم جهانی» استوار است. اکوسیستمها واحدهایی هستند که حاصل کنش متقابل گیاهان، جانوران و ترکیبات فیزیکی و شیمیایی محیط زیست آنها هستند. سراسر زنجیره غذایی با اکوسیستم در تعادل دینامیک است و بطور کلی هر موجودی جزیی از محیط زیست سایر موجودات زنده است.(شریعت پناهی، مبانی بهداشت محیط ، انتشارات دانشگاه تهران، ص155) پس باید درک کرد که زمین برای به تصرف درآمدن انسان نیست، بلکه ما انسانها، قسمتی از یک دنیای وابسته به هم هستیم و در منشور جهانی طبیعت بر این نکته تأکید شده است. محافظت و حمایت از محیط زیست موضوع پیچیدهای است که هم منافع اقتصادی در سطح ملی را تحت تأثیر قرار میدهد و هم حاکمیت سرزمینی دولتها را بررسی میکند. در مباحث حقوقی زیست محیطی هنوز پاسخ دقیق و الزام آوری برای تشخیص خطا، خطا کار و جبران خسارت و مسؤولیت یافت نشده است. دولتها در دهههای اخیر نسبت به خطرات زیست محیطی محلی و جهانی هشیار شدهاند و نظام بین المللی نسبت به خطرات آگاه است. البته در نظامی که دولتها با رضایت و اتفاق آراء قانونگذاری میکنند و تضاد منافع و ارزشها مشهود است، حرکت برای وضع قوانین مؤثر به آرامی صورت میگیرد. دولتها در قضایایی که جنبه زیست محیطی دارند، جهت طرح ادعاهایشان به اصول سنتی حقوق عرفی نظیر حسن همجواری، تمامیت ارضی و بهرهگیری منصفانه که برگرفته از حقوق رم میباشد، استناد نمودهاند؛ اصول 21 و 22 اعلامیه کنفرانس استکهلم و اصل دوم اعلامیه کنفرانس محیط زیست و توسعه در سال 1992 نیز بیانگر قواعد عرفی یاد شده هستند. معاهدات و کنوانسیونهای منعقد شده، اساس حقوق بینالملل محیط زیست را تشکیل میدهند. ارگانها و نهادهای نظام ملل متحد، و کارگزارهای تخصصی ویژه، نظیر برنامه محیط زیست ملل متحد (یونپ) نقش اساسی را دارند. حقوق بینالملل محیط زیست، مجموعه قواعد حقوقی بینالمللی است که هدفش پیشگیری از آلودگی و حفاظت از محیط زیست است و رشد واقعی خود را از دهه 60 آغاز نموده است. امروزه این رشته از حقوق جزو مهمترین مصادیق همبستگی به شمار میآید و به عنصری قوی در تحول مفاهیم بنیادین حقوق بینالملل تبدیل شده است. در این مقاله ابتدا به تعریف آلودگی اتمی، انواع و اثرات آن میپردازیم سپس اقدامات بینالمللی در خصوص پیشگیری از این نوع آلودگی را بررسی مینماییم. بطور مختصر تشکیلات، حدود و وظایف و اختیارات آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بیان میکنیم و در پایان درباره تدابیر اتخاذ شده توسط چند کشور در خصوص حفظ محیط زیست در قبال آلودگی اتمی بحث خواهیم کرد.
آلودگی اتمی
1) تعریف آلودگی اتمی
هنری بکرل در سال 1896 از سیاه شدن فیلم در برابر سنگ معدن اورانیوم به خاصیت رادیواکتیویته اورانیوم پی برد ومادام کوری در سال 1898 خاصیت رادیو اکتیویته رادیوم را کشف کرد. ویلیام رونتگن در سال 1895 بوسیله لوله کاتد نشان داد که، انرژیهای مشابه را نیز میتوان به طور مصنوعی با دستگاه تولید نمود.(همان ، ص 358) سالیان سال طول کشید تا در شانزدهم ژوئیه 1945 در آلاماگوردوی نیومکزیکوی امریکا عصر اتم آغاز گردید و در این تاریخ بشر توانست اتم اورانیوم 235 را شکافته و از انرژی آن در پزشکی، صنعت، کشاورزی و تحقیقات استفاده کند. بعد از کاهش سریع ذخائر سوخت فسیلی زغال سنگ، نفت، گاز و افزایش قیمت آنها، تعداد زیادی رآکتورهای اتمی برای تولید انرژی نیروگاههای الکتریسیته در جهان ساخته شدند. با ازدیاد منابع تولید اشعههای یونیزان به اضافه نزولات جوی رادیو اکتیو ناشی از آزمایشهای سلاحهای اتمی و خطر تماس انسان با آنها افزایش یافت و بر سلامتی مردم اثر گذاشت. اتم اجسام رادیو اکتیو ثابت نیست و به مرور با خروج انرژی تغییر مییابد. تشعشعات رادیو اکتیو ناشی از تغییراتی است که در درون اتم صورت میگیرد و به اتم دیگری تبدیل میشود و چنانچه اتم جدید نیز رادیواکتیو باشد، به نوبه خود به اتم جدیدی تبدیل خواهد شد و این تغییرات ادامه مییابد تا وقتی که آخرین اتم حاصل، رادیو اکتیو نباشد. مواد رادیو اکتیو به دو حالت طبیعی و مصنوعی وجود دارند. بعضی تشعشعات یونیزان، مانند گاما و ایکس، پرتوهای الکترومانیتیکی هستند، در حالی که عدهای دیگر از تشعشعات یونیزان، مانند ذرات آلفا، بتا، نوترون و پروتون ذراتی هستند که با سرعتهای خیلی زیاد حرکت میکنند. قابلیت نفوذ اشعه گاما زیاد است و میتواند از هوا و طبقات نسوج عبور کرده و ضایعاتی در بافتهای عمقی بهوجود آورد. قابلیت نفوذ ذرات بتا بیشتر و برای سلامتی انسان خطرناکتر است. قدرت یونیزاسیون تشعشعات حاصل از مواد رادیو اکتیو که شامل یونهای موجود در هوا، گاز و بافتهای موجودات زنده است، رابطه مستقیم با خاصیت یونیزاسیون اشعه دارد. این تشعشعات به علت داشتن خاصیت یونیزاسیون به سلولهای زنده آسیب وارد میکنند. این اثرات به دو دسته نسلی و شخصی تقسیم میشوند. اثرات شخصی فقط محدود به دوره حیات موجود زنده است در حالیکه اثرات نسلی در نسلهای آینده ظاهر میشوند.
2) آثار آلودگی اتمی
الف - اثرات نسلی : تغییر سرعت موتاسیون ژنهای سلولهای جنسی، اساس اثرات نسلی تشعشعات رادیو اکتیو است. هر تغییری در موتاسیون ژنها زیان آور است. «سازمان ملی حفاظت در برابر تشعشعات» امریکا، از نظر ژنتیکی رابطه میان دوز و اثر را خطی میداند یعنی هر مقدار از تشعشعات مواد رادیو اکتیو برای انسان مضر است و به طور کلی متخصصین ژنتیک عقیده دارند که: 1- بیشتر بودن از آستانه مجاز اشعه یونیزان، برای ایجاد اثر زیانآور، لازم نیست و هر مقدار از این اشعهها مضر است. 2- اکثر آسیبهای سلول غیر قابل برگشت هستند. 3- تغییرات غیر عادی روی فرزندان والدینی که در معرض تابش تشعشعات رادیو اکتیو قرار گرفتهاند، در نتیجه آسیب ژنتیکی است. 4- بطور کلی موتاسیونها موجب کوتاه شدن عمر، افزایش حساسیت به بیماریها، کاهش باروری و معمولاً اثرات پوشیده و غیر قابل تشخیص میشوند.
ب – اثرات شخصی: اثر حاد تشعشعات رادیو اکتیو، به علت تابش مقدار زیادی اشعه در مدت کوتاهی است؛ مانند حوادث ناشی از عیوب رآکتورهای اتمی و انفجارهای اتمی.
با توجه به اینکه تشعشعات مواد رادیواکتیو، مواد را یونیزه میکنند و بدن موجودات زنده نیز از مواد شیمیایی مختلف تشکیل شده است، شدت آسیب سلولها به مقدار انرژی مجذوب در مدت معین بستگی دارد و حساسیت نسوجی چون مغز استخوان، تخمدانها و بیضهها نسبت به تشعشعات بیشتر است. مواد رادیو اکتیو از راههای مختلف وارد بدن میشوند؛ مانند استنشاق ذرات رادیو اکتیو معلق در هوا، مصرف مواد خوراکی آلوده، جذب از راه پوست، و ورود از طریق سائیدگیها و زخمهای پوست. آنگاه متناسب با انرژی و نیمه عمر خود به نسوج بدن آسیب میرسانند. آلوده کنندههای رادیو اکتیو ممکن است علاوه بر انتشار پرتوهای یونیزان، خطرات مسمومیت شیمیایی را نیز داشته باشند و به صورت گرد و غبار، دود فلزی یا مه دیده شوند. هر آلوده کننده رادیو اکتیو بعد از ورود به بدن در یک عضو بخصوص قرار میگیرد. سرعت دفع نیز به طبیعت شیمیایی ایزوتوپ رادیو اکتیو بستگی دارد. آلودگی خاک و آبهای سطحی و زیرزمینی، در نتیجه استخراج و فرآیندهای تولید اورانیوم، دفع بیرویه زبالههای هستهای از رآکتورهای اتمی و آلایندههای صنایع نظامی است که در دراز مدت صدماتی به همراه دارد. نفوذ تدریجی رادیوم 226 به جویبارها و رودخانهها و ورود آن به زنجیره غذایی موجب دگرگونی در ترکیب خون، سرطان خونو تغییر شکل استخوانها میشود. استنشاق رادون 222 توسط کارگران معادن، ایجاد سرطان مینماید. آلودگی هستهای ممکن است ناشی از بکارگیری سلاحهای اتمی، آزمایشات اتمی، عدم ایمنی رآکتورهای هستهای، دفن فضولات و زبالههای اتمی صنایع، و علاوه بر اینها پرتو ناشی از دستگاههایی که در آزمایشگاهها و یا رادیولوژیها بهکار میروند، باشد که در مجموع بر سلامت انسان، گیاهان و جانوران تأثیر میگذارند. یکی از راههای ورود مواد پرتوزا به محیط زیست و زنجیره مواد غذایی، انجام آزمایشات انفجار هستهای چه در خشکی و چه در عمق دریاهاست. یک انفجار ناشی از آزمایش هستهای، خطراتی برای مردم، کشاورزی، دام، سرزمین، فضا و امکانات انسانی دارد. آثار و نتایج وخیم ناشی از پخش مواد و ذرات رادیو اکتیو در فضا علاوه بر آلودگی محیط زیست و بهداشت، موجب صدمه به نسل و نطفه میگردد. هر هسته اورانیوم یا پلوتونیوم که شکافته شود به قطعات بسیار زیادی تقسیم میشود که این فرآیند «فیشن» نام دارد. بسیاری از این ذرات ناپایدار هستند و سریعاً از بین میروند و در عرض یک ثانیه مقدار زیادی اشعه گاما تولید میکنند. مقدار اشعهای که تولید میشود با واحد رم اندازهگیری میشود. (مجله محیط زیست، شماره هشتم، سال 1363، ص 34) یکصد رم تشعشع هستهای، موجب بیماری تشعشعات رادیو اکتیویته خواهد شد و تشعشع به میزان یکهزار رم امید هر گونه معالجه را از بین میبرد. حفاظت از اکوسیستمهای طبیعی ایجاب میکند که تشعشعات ناشی از فعالیتهای هستهای مورد بررسی و شناسایی دقیق قرار گیرند و حفاظت از افراد بشر در مقابل تشعشعات اتمی تضمین گردد. محدود ساختن میزان تشعشعات و پایین آوردن آن در شرایط ضرورت، نشانگر این موضوع است که کلیه ارگانیسمهای غیر انسانی و اکوسیستمها نیز باید مورد حفاظت قرار گیرند.
پیمانهایجلوگیریازآثار مخرب آزمایشات هستهای بر محیطزیست
1) سابقه تاریخی آزمایشات هستهای
از اول ژوئیه 1944 در دریاهای آزاد آزمایشات هستهایآغاز شد. از جمله حوادث مهم که در این زمینه پیش آمده است، واقعه کشتی ماهیگیری ژاپنی بنام فوکوریامارو است. این کشتی به هنگام انجام آزمایش بمب هیدروژنی امریکا در اول مارس 1954، در دویست و پنجاه کیلومتری منطقه ممنوعه انیوتوک قرار داشت. با وجود این 22 ملوان شدیداً بواسطه خاکسترهای رادیو اکتیو ناشی از انفجار بمب هیدروژن سوختند، دولت ژاپن در ژوئن 1954 از آمریکا مطالبه جبران خسارت نمود. در همان زمان اهالی جزایر مارشال از شورای قیمومت، منع بی قید و شرط آزمایشهای اتمی را تقاضا کردند و هند و شوروی نیز منع آزمایشهای جدید بمبهای اتمی در اقیانوس کبیر را خواستار شدند؛ در نتیجه نظم و نسق بخشیدن به اینگونه آزمایشات که از جانب هند، فرانسه و بلژیک مطرح شده بود، رد شد. سرانجام در سال 1955 علمای حقوق بینالملل، بحث مربوط به آزمایشها را به صورت حقوقی مطرح کردند و بیشتر آنها آزمایشات اتمی در دریای آزاد؛ را بر اساس قواعد زیر، غیر قانونی دانستند: 1- حق آزادی در دریای آزاد؛ 2- تکلیف بین المللی هر دولت در قلمرو حاکمیت خود، مبنی بر ارتکاب اعمالی که به دولت دیگر ضرر میرساند؛ 3- غیر قانونی بودن سلاحهای اتمی.
2) قراردادهای منع آلودگی محیط زیست
الف - معاهده آنتارکتیک: این معاهده اولین معاهدهای است که در آن انجام انفجارهای هستهای ممنوع اعلام شد. این معاهده اول دسامبر 1959 در واشنگتن به امضا رسید. (vol67,P.629 (Margolis, the Hydrogen Bomb Experiments & International law 1955, و در 23 ژوئن 1961 لازم الاجرا شد. در ماده پنج این معاهده آمده است: بند1: هر گونه انفجار هستهای در قطب جنوب و دفع مواد زاید رادیواکتیو در آن ممنوع است. در بند دوم این ماده نیز آمده است هر معاهده دیگری که در آینده راجع به انفجارهای هستهای و دفع زبالههای هستهای به امضا برسد و همه دولتهای متعاهد به آن ملحق شوند، بر منطقه قطب جنوب نیز حاکم خواهد بود.
ب - معاهده منع آزمایش سلاحهای هستهای در جو، ماورای جو و زیر آب: این معاهده در 5 اوت 1963 در مسکو میان امریکا،بریتانیا، ایرلند شمالی و شوروی سابق به امضا رسید و در دهم اکتبر همان سال لازم الاجرا شد[1][1]. به موجب این معاهده طرفین پیمان انواع آزمایشهای هستهای به جز آزمایشهای زیرزمینی را ممنوع اعلام کردند. در ماده یک این معاهده چنین آمده است: هر یک از طرفین این معاهده تعهد میکند که هر گونه آزمایش انفجار سلاح هستهای یا هر انفجار هستهای دیگر را در هر محل تحت صلاحیت یا کنترل خود ممنوع کند و از آن جلوگیری به عمل آورد. این محلها عبارتند از: الف) در جو، و ماورای حدود آن شامل ماورای جو یا زیر آب، از جمله آبهای سرزمینی یا دریاهای آزاد؛ ب) در هر محل دیگری که ذرات رادیو اکتیو حاصل از انفجار در خارج از منطقه تحت کنترل دولتی ایجاد شود.
ج - معاهده راجع به اصول حاکم بر فعالیتهای دولت در اکتشاف و استفاده از جو خارجی شامل ماه و اجرام آسمانی[2][2]: این معاهده در تاریخ 27 ژانویه1967 منعقد و در 10 اکتبر همان سال لازمالاجرا شد. به موجب این معاهده دولتها تعهد کردند که هیچ چیزی را که حامل سلاح اتمی باشد، در ماه و سایر اجرام آسمانی یا ماورای جو قرار ندهند و هیچ سلاحی را نیز در این کرات یا ماورای جو آزمایش نکنند. (ماده 4) در سال 1974 نیز توافق دیگری بین امریکا و شوروی صورت گرفت که در هر آزمایش سلاح بیش از 150 کیلو تن منفجر نشود. در سالهای اخیر نیز توافق ضمنی بین قدرتهای هستهای مبنی بر قطع آزمایشات، به عمل آمده است. آنچه به عنوان بهانهای برای ممنوع نکردن همه جانبه آزمایشهای هستهای نقل شده، ممکن نبودن اثبات آزمایشهای زیرزمینی است؛ زیرا آنچه در ابتدا از چنین آزمایشهایی ناشی میشود. پک زلزله است که میتواند به طور طبیعی صورت گرفته باشد. با این تفاوت که چنین آزمایشهایی پس از چندی اثرات مشخصی در سطح زمین ایجاد میکنند که از آثار زلزلههای طبیعی متمایز است.
1- معاهده منع جامع آزمایشات هستهای[3][3] : مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیمانی را که در سند A/50/1027 مندرج است و 24 سپتامبر 1996 در نیویورک جهت امضا باز بود، اتخاذ نمود. که هدف آن منع جامع آزمایش هستهای است و بطور مؤثر مورد تأیید و تصدیق جهانی است. وظیفه ملی کشورها در این معاهده جلوگیری از انفجارهای هستهای در محدوده صلاحیت و کنترل آنها است. دبیر کل سازمان ملل همه کشورها را به امضای این عهدنامه و پیوستن به آن در کوتاهترین زمان ممکن فرا میخواند. بر اساس ماده یک این معاهده، هر کشور تحت پیمان ملزم است که هیچ نوع انفجار آزمایش سلاح هستهای یا انفجار هستهای دیگر انجام ندهد و از هر گونه انفجار هستهای نیز در محدوده تحت کنترل خود جلوگیری نماید. علاوه بر این هر کشور عضو، تعهد مینماید از مسبب و مشوق شدن، یا هر نوع مشارکت در انفجار هستهای اجتناب نماید. در مقدمه این معاهده ذکر شده است که کشورهای عضو موافقت نامههای بین المللی و تدابیر مثبت در سالهای اخیر، همه جنبههای خلع سلاح از جمله کاهش در مهمات سلاحهای هستهای را میپذیرند و بر اهمیت اجرای سریع و کامل چنین تدابیری تأکید میکنند. همچنین کشورهای عضو نیز پذیرفتهاند که موقعیت بینالمللی حاضر، بیشتر به سمت خلع سلاح اتمی در مقابل گسترش آن در همه زمینهها تلاش کند و بر ادامه کوششهای برنامهریزی شده و سیستماتیک برای کاهش جهانی سلاحهای اتمی تا محو این سلاحها و خلع جدی کامل آنها تأکید میکنند؛ از سوی دیگر افزایش صلح بین المللی نیز آن را تأیید مینماید. کشورهای طرف معاهده (تحت ماده 2) برای رسیدن به هدف معاهده یعنی تضمین اجرای مقررات، تأیید بین المللی اجابت معاهده و ایجاد یک محل اجتماع جهت مشورت و همکاری بینالمللی، سازمان منع جامع آزمایش اتمی را تأسیس کردهاند. و همه کشورهای عضو معاهده باید عضو این سازمان نیز باشند و با آن در اجرای وظایفش همکاری نمایند. طبق این معاهده هر کشور عضو متعهد میشود که از طرف مقام ملی تعیین شده برای پیگیری معاهده با سازمان و کشورهای دیگر طرف معاهده در تسهیل اجرای آن همکاری نماید. ماده 3 این معاهده هر کشور عضو را به اتخاذ تدابیر لازم و کنترل در جهت منع فعالیت اشخاص حقوقی و حقیقی اتباع آن کشور در هر جای خاک کشور عضو و هر مکانی که تحت صلاحیت و کنترل اوست ملزم میکند و نیز هر کشور عضو را به همکاری با کشورهای دیگر و اعطای کمک قانونی مناسب جهت تسهیل اجرای الزامات، وادار مینماید. هر کشور عضو باید سازمان را از تدابیر اتخاذ شده برای پیگیری این ماده مطلع نماید و مقام ملی، مسؤول اجرای معاهده را معرفی نماید.
حقوق بین الملل و دفن زایدات هستهای
1) تدابیر بینالمللی اتخاذ شده در خصوص جلوگیری از آلودگی پسماندههای رادیواکتیو
از کشف انرژی اتمی تا کنون حجم پسماندههای رادیو اکتیو تولید شده ناشی از صنایع هستهای، زیردریاییها، ماهوارهها و آزمایشات سلاحهای هستهای، دائم رو به افزایش است.[4][4] پس ماندههای هستهای در آبها از سال 1949 پیوسته خطر بالقوهای را برای سلامت مردم جهان ایجاد کردهاند. و در صورت تداوم خطرات جدی بوجود خواهند آورد. در سیکل سوخت هستهای از مرحله استخراج اورانیوم، فرآوری رآکتورها، بازفرآوری سوخت مصرفی و... پسماندهتولید میشود؛ علاوه بر این موارد، پس ماندههای هستهای ناشی از فعالیت زیردریاییها، ماهوارههای اتمی، تخریب و دفع آلودگی تأسیسات هستهای پس از عمر مفید و آزمایشات هستهای را باید نام برد.
بعد از تصویب اساسنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سال 1956، این آژانس از 29 ژوئیه 1957 فعالیت خود را آغاز کرد و از همان ابتدای فعالیت، در زمینه حمل و تخلیه فضولات هستهای توصیههایی نموده است. در ابتدا اکثر کشورها برای دفع ضایعات اتمی خود از دریاها استفاده میکردند، لذا در کنفرانس ژنو حقوق دریاها در سال 1958، مسأله منع تخلیه فضولات اتمی در دریا مورد تأکید قرار گرفت. از آن جمله ماده 25 معاهده ژنو مربوط به دریای آزاد است که در آن دولتهای طرف معاهده را موظف میکند که برای جلوگیری از آلودگی دریاها ناشی از تخلیه فضولات هستهای، تدابیری اتخاذ نمایند. کنفرانس ژنو در قطعنامهای که در تاریخ 23 آوریل 1958 تصویب کرد، توصیه نمود که آژانس با کمک دیگر سازمانهای بینالمللی، مطالعاتی به منظور کمک به دولتها در زمینه تنظیم مقررات مربوط به مواد رادیو اکتیو انجام دهد و مقررات مربوطه را در سطح بینالمللی گسترش دهد. در تاریخ 16 تا 21 نوامبر 1959 کنفرانسی به دعوت آژانس بینالمللی و سازمان یونسکو و مشارکت فائو در موناکو تشکیل شد[5][5]. در این کنفرانس از مدیر کل آژانس بینالمللی خواسته شد که مطالعات خود را در زمینه چگونگی تخلیه ادامه دهد؛ حاصل فعالیت وی ارائه گزارشی شامل توصیههایی در زمینه تخلیه مواد در ماه آوریل 1961 بود. گزارش مزبور بعد از مطالعات و انجام بررسیها توسط سازمانهای ذیصلاح در 1963 به صورت طرح پیش نویس معاهده درآمد. در این طرح، تخلیه مواد منع نشده بود و با تنظیم مقرراتی، نحوه تخلیه مواد مذکور را در دریا ذکر کرده بود؛ لذا چون مغایر با اهداف دولتهایی بود که خواستار ممنوعیت کامل تخلیه در دریا بودند این طرح تصویب نشد. در این رابطه باید از کنوانسیون جلوگیری از آلودگی محیط دریایی از طریق دفع زایدات و سایر مواد در سال 1972، کنوانسیون 1982 حقوق دریاها و کنوانسیون تعلیق دفع زایدات توسط اعضای کنوانسیون 1972 در سال 1982 یاد کرد. نکته دیگری که در رابطه با زایدات هستهای در سطح بینالمللی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است، حرکت فرامرزی زایدات هستهای است. در این مورد آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سال 1990 آیین نامهای در مورد حرکتهای فرامرزی بین المللی زایدات هستهای وضع کرد. پیش از آن نیز در سال 1988، سازمان مقرراتی در مورد حمل و نقل سالم مواد رادیو اکتیو و قبل از آن در سال 1985 آیین نامه عملکرد را برای مدیریت زایدات رادیو اکتیو از نیروگاههای هستهای وضع کرد.
2) کنوانسیون 1972 لندن در خصوص تخلیه فضولات اتمی
در کنفرانس 1972 لندن که به دعوت ایمکو تشکیل شده بود[6][6]، درباره مسایل مربوط به تخلیه فضولات اتمی از طریق کشتی و هواپیما، بطور جامع بحث شد و در تاریخ دسامبر 1972 در لندن کنوانسیون جلوگیری از آلودگی دریایی بوسیله تخلیه به تصویب رسید و از تاریخ 30 اوت 1975 لازم الاجرا شد. ماده یک این کنوانسیون مقرر میدارد که دولتهای عضو باید به صورت فردی و جمعی، کنترل همه منابع آلودگی دریایی را تشویق کنند و به ویژه خود را معتقد سازند که جهت جلوگیری از آلودگی دریا توسط زایدات و مواد دیگری که به سلامت بشر آسیب میرسانند و به منابع و حیات دریایی و تعادل محیط خسارت وارد میکند یا برای بهرهبرداریهای مشروع دیگران از دریا مزاحمت ایجاد میکنند، همه تدابیر عملی را بکار گیرند. این کنوانسیون در مورد زایدات، برخوردی دو گانه دارد ضمیمه یک آن شامل یک لیست سیاه است که در آن زایدات یا ترکیباتی که دارای مواد رادیواکتیو به میزان زیاد هستند، ذکر شدهاند و کلاً دفع این مواد در دریا ممنوع شده است. در ضمیمه دوم زایدات رادیو اکتیویتهای که در ضمیمه اول نیامدهاند طی یک لیست خاکستری بر شمرده شدهاند. دفع مواد مندرج در لیست خاکستری در دریا، مستلزم رعایت مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و هر دولت عضو باید ماهیت، مقادیر، محل، زمان و روش دفع را گزارش کند و با دولت یا دولتهایی که ممکن است دفع مواد بر آنها اثر گذارد و نیز با آژانس بینالمللی انرژی اتمی مشورت کند. این کنوانسیون آژانس بینالمللی انرژی اتمی را، مرجع صالح در مورد دفع زایدات رادیو اکتیو در دریا دانسته است.
کنوانسیون، تنها تخلیه ضایعات هستهای سطح بالا را در دریاها و اقیانوسها ممنوع کرد؛ لذا در همان زمان مباحثاتی برای انعقاد این کنوانسیون در مورد دفع زایدات هستهای سطح پایین نیز مطرح شد. در پی دریافت گزارشاتی، اعضا طی قطعنامهای دفع زایدات هستهای در دریا را به انجام مطالعه علمی موضوع، بررسی آثار دفع مواد هستهای در دریا در مقایسه با دفن آنها در زمین و نیز بررسی همه جنبههای سیاسی، حقوق، اقتصادی و اجتماعی مسأله موکول کردند. متعاقب تصویب کنوانسیون 1972 لندن و کنوانسیون دریای آزاد 1985، اعضای این دو کنوانسیون از آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواستند که تعرفههایی را برای پسماندههایی که دفن آنها در آبها غیر مجاز است و موارد مجاز ارائه دهند. بر این اساس آژانس با همکاری سازمانهای بینالمللی دیگر، ویژگیهایی را در خصوص موارد غیر مجاز دفن آن در آبها ارائه داد. اعضای کنوانسیون 1972 لندن، طی موافقتنامهای در شانزدهمین اجلاس در سال 1993، دفع زبالههای هستهای در دریا را برای همیشه ممنوع ساختند. کنوانسیون 1982 حقوقی دریاها نیز که در سال 1994 لازمالاجرا شد در موادی، به کاهش آلودگی دریاها و اقیانوسها که دفع زایدات هستهای را نیز شامل میشود، اشاره دارد[7][7].
3) پیامدهای زیست محیطی استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای
استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی نیز در مواردی میتواند خطرناک باشد؛ از جمله این حوادث، حادثه جزیره تری مایل در آمریکا، سلافیلد در انگلستان، و بالاخره رخداد چرنوبیل، اثرات خطرناک نشت مواد رادیو اکتیو از رآکتورها هستند.
حادثه رآکتور چرنوبیل و آثار زیست محیطی آن: حادثه نیروگاه اتمی چرنوبیل که در 26 آوریل 1986 در اتحاد شوروی سابق (اوکراین) رخ داد، عظیمترین فاجعه ناخواستهای است که به دست بشر اتفاق افتاده است. مواد ناشی از متلاشی شدن هسته اتم که ظرف مدت کوتاهی در بیوسفر رها شده به اندازه یک دهم کل مواد هستهای بود که از همه بمبهای هستهای آزمایش شده از سال 1945 تا کنون در فضا رها شده است. این سانحه برای اولین بار ثابت کرد که اثرات یک سانحه اتمی در محدوده یک محل محصور نیست و به کشورهای همسایه نیز سرایت میکند و عواقبی جهانی خواهد داشت. 72 ساعت بعد از این حادثه در 28 آوریل 1986 نماینده شوروی، وقوع آن را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اطلاع داد. تخمین زدن کل اثرات حادثه بر مردم، اموال و محیط مشکل است. در پایان سال 1986، هیأت آژانس بین المللی اتمی با یک نشست تجدید نظر بعد از حادثه موافقت کرد. دو ماه بعد اجلاس متخصصین حکومتی، جهت پیشنویس دو کنوانسیون بینالمللی یعنی «کنوانسیون اطلاع فوری از یک حادثه اتمی» و «کنوانسیون کمک در مورد حادثه اتمی یا اضطرار رادیولوژیکی» تشکیل شد. در اجلاس تجدید نظر بعد از حادثه (25 تا 29 اگوست 1986)، حدود 600 متخصص از 62 کشور و سازمانهای بینالمللی شرکت کرده بودند.
نماینده شوروی در مورد حادثه چرنوبیل، توصیف رآکتور، شرایط حادثه و اقدامات اتخاذی از سوی شوروی گزارش داد که طبق آن علت اولیه حادثه، تخلف از آموزش و قواعد عملی توسط پرسنل واحد بود. ولی شوروی عیوب طراحی و اداره رآکتور را نپذیرفت. اثرات بینالمللی حادثه موجب شد که سؤالات زیر برای جامعه بینالمللی در ارتباط با اطلاع رسانی، کمک و مسؤولیت مطرح شود:
آیا حقوق بینالملل، کشورها را ملزم میکند به: 1- جلوگیری از انتشار مواد رادیو اکتیو؛ 2- جبران خسارات ناشی از این انتشار؛ 3- اطلاع دادن انتشار فرامرزی بالفعل یا بالقوه مواد رادیو اکتیو به کشورهای دیگر .
متعاقب حادثه چرنوبیل، شوروی سابق، به جهت قصور در دادن اطلاع به موقع و کافی به کشورهایی که احتمالاً از حادثه متأثر میشدند، مورد انتقاد قرار گرفت. یکی از نتایج حادثه چرنوبیل امضای یک کنوانسیون در مورد اطلاع فوری حوادث هستهای به دیگر کشورها بود. این کنوانسیون به تفصیل معین میکند که کدام اطلاعات باید داده شود و کشورهای دیگر را نیز به پاسخ سریع به درخواست اطلاعات بیشتر، ملزم میکند. در زمان حادثه چرنوبیل هیچ محدودیت قانونی در خصوص استانداردهای بینالمللی وجود نداشت و این یک خلاء مهم در مدیریت بینالمللی جهت حفاظت از اشخاص در هر حادثه اتمی بود. مقررات کنوانسیون اطلاع فوری انعکاس حقوق بینالملل عرفی، از پیش تعیین شده و در بعضی بخشها دقیق و غیر قابل کشش است. اهمیت کنوانسیون در این است که اولین موافقت چند جانبه برای تهیه یک چهارچوب، جهت تهیه اطلاعات در موقعیتهای اضطراری، الزامی است. حادثه چرنوبیل، انگیزه تازهای برای گسترش بیشتر یک چهارچوب قانونی برای کمک در این نوع حوادث ایجاد میکند. در حدود پنج ماه یک سند چند جانبه جدید وضع شد و جهت امضا باز بود. کنوانسیون کمک 1986، کمک فوری را در اتفاق هستهای برای کاهش عواقب آن و حفاظت زندگی، مال و محیط زیست از اثرات انتشارات رادیو اکتیو مطالبه میکند. کنوانسیون بررسی میکند که آیا حادثهدر محدودیت صلاحیت یا خاک کشور درخواست کننده کمک اتفاق افتاده یا خیر؟ و جمعآوری کمک در ارتباط با درمان پزشکی، و جای دادن افراد بی مکان را توضیح میدهد. کشورهای درخواست کننده کمک،طبق این کنوانسیون ملزم به تعیین قلمرو و نوع کمک مورد نیاز، مکانی که باید کمک صورت بگیرد، و دادن اطلاعات ضروری هستند. کشورهای طرف قرارداد نیز ملزم هستند که در حدود صلاحیت و توانایی شأن آژانس بینالمللی انرژی اتمی را از متخصصین تجهیزات و موادی که میتوانند در دسترس قرار دهند و شرایط خاص مالی که بر اساس آن میتوانند کمک کنند آگاه نمایند. (John Mark Stensvage, Regulating Radioactive Air Emissions From Nuclear Generating plants A Primer for Attorneys P.P.9-10)
4) تدابیر اتخاذی شورای اتحادیه اروپایی در خصوص حفاظت رادیو اکتیو
شورای اتحادیه اروپایی در 13 می 1996 دستور 29/96 یوراتوم را در مورد حفاظت کارگران و عموم مردم در قبال خطرات ناشی از یونیزاسیون مواد رادیواکتیو به کار گرفت. اهداف حفاظت رادیواکتیو اصلاً محافظت جمعیت و کارگران و بیماران در قبال اثرات مضر یونیزاسیون مواد رادیو اکتیو است. کمیسیون بینالمللی حفاظت رادیواکتیو(ICRP
واقعنگری درباره انرژی پاکیزه